یا حسین! عاشقانت میدانند که تنها با شور حسینی است که میتوان شیرینی ایمان را چشید
یا حسین! میآیی و در دیدار آفتابی تو، خلایق قد میکشند؛ اما بلندی مقام تو فراتر از پندار ماست
میلاد تو، آغاز صبحی است که در آن، آفتاب به اشتیاق تماشایت پلک میگشاید تا اولین زائر هر روز تو باشد
÷
«به ابی انت و امی پسر شیر خدا
که به درد دل دنیا تو دوایی و شفا»
پسرم هیچ، خودم هیچ، نفسهایم نیز
به فدایت همه جانم، نرسد بر تو بلا
تو بیا شعله بیفروز به میلاد خوشت
سر هر کوچه و هر خانه به الطاف خدا
به غزل، شعر و هر گویش و هر ساز دلی
بسرایم به توسل به خودت، رود سخا!
سر هر نقطه و هر حرف، تو خطی بگذار
که شود بندهنوازی ز شما روز جزا
به خطا معترفم، شاه شهیدان ولی
تو کجا، بنده کجا، خالق بخشنده کجا
پدرم، مادر عاشق و برادر، پسرم...
همه در خدمت آن شاه، خودش کرده سوا
نوکریت، همهجا تحفه حساب میآید
به چه سنجند ز بازار دنی، با چه؟ طلا؟
تو که کردی به تنم خرقهی حبّت، بنشین
به سرایم نفسی، ای گلِ گلزار کسا
تو شفایم بده با تربت آن کرب و بلا
دل بیمار مرا جز تو کجا بوده دوا؟
تو بیا از قفسم راحت و آزادم کن
سر کویت که نشینم، شدهام هست و رها
کانون مداحان و شعرای آئینی شهرستان سلسله